حتی اگه هر روز ببینمت انگار بازم کمه واسم
با تو حتی از این روزای بدم من خاطره میسازم
من فقط با تو میخوام یه نقطه کورو
بریم یه جا از این آدما دورو
فرق نداره اصلا با تو کجاش فقط تو باش
واسم مهم نیست ساعت و عقربه هاش
گره ی کور دلم فقط به دست چشمای تو باز میشه
من انقد عاشقت شدم که عشقت دردسرساز میشه
یه جوری رفتی تو دلم که راه برگشتی واست نیست
انقده محو تو شدم که اصلا خودمو یادم نیست
گره ی کور دلم فقط به دست چشمای تو باز میشه
من انقد عاشقت شدم که عشقت دردسرساز میشه
یه جوری رفتی تو دلم که راه برگشتی واست نیست
انقده محو تو شدم که اصلا خودمو یادم نیست
پر شده از رد پامون روی شنای ساحل
قدم زدیم بدون خستگی تا خود صبح با عشق
گفتی این هوا جون میده واسه عاشقی و خاطره سازی
گفتی میخوام واسه یه شهر از عشقمون با هم قصه بسازیم
گفتم فقط با تو میشه رنگی شب و روزای تاریک و سردم
فقط با تو میشه رویا ساخت و فقط با تو خالی میشه غم و دردم
گره ی کور دلم فقط به دست چشمای تو باز میشه
من انقد عاشقت شدم که عشقت دردسرساز میشه
یه جوری رفتی تو دلم که راه برگشتی واست نیست
انقده محو تو شدم که اصلا خودمو یادم نیست
گره ی کور دلم فقط به دست چشمای تو باز میشه
من انقد عاشقت شدم که عشقت دردسرساز میشه
یه جوری رفتی تو دلم که راه برگشتی واست نیست
انقده محو تو شدم که اصلا خودمو یادم نیست