یه حسی رفته از قلبم که پشتم کوهی از درده
چه جوری از دلم کنی که اون حس بر نمی گرده
نه دنبال یه تسکینم نه فکر کندن از این درد
تو دنیا با یه دردایی فقط باید مدارا کرد
از تو برام خاطره موند از من یه دیوونگی
این حق ما بوده از تمام این زندگی
از تو برام خاطره موند از من یه دیوونگی
این حق ما بوده از تمام این زندگی
چه روزایی که دلگیرم چه روزایی که آشفته م
اگه می بینی که آرومم چون این دردو پذیرفتم
یه حس غربتی دارم که از هر جمعی بیزارم
کنار هرکسی باشم همین تنهایی و دارم
از تو برام خاطره موند از من یه دیوونگی
این حق ما بوده از تمام این زندگی
از تو برام خاطره موند از من یه دیوونگی
این حق ما بوده از تمام این زندگی