حرفای تکراری عشقای کوتاه
باز تنهایی، بسه ادامه ی این راه
هر راهی رو میرم رو به یه سرابه
خسته از این عشق هایی که مثل یه حبابه
ولی تو این دنیا یکی باید باشه
که با همه وجودش با من همراه شه
تورو نمیشناسم ولی تو همون عشقی
که تو قلب من جا شه
یه روزی میای بی اینکه بخوای
سر راه هم قرار میگیریم
دستای منو محکم میگیری
با همدیگه سمت خورشید میریم
یه روزی میای
وقتی میبینم داره عمرم میگذره
وقتی خیلی وقت ها تنهایی بهتره
وقتی کول بار تجربه میشه پُر از شکست
فقط باید به اُمید یه معجزه نشست
ولی تو این دنیا یکی باید باشه
که با همه وجودش با من همراه شه
تورو نمیشناسم ولی تو همون عشقی
که تو قلب من جا شه
یه روزی میای بی اینکه بخوای
سر راه هم قرار میگیریم
دستای منو محکم میگیری
با همدیگه سمت خورشید میریم
یه روزی میای
یه روزی میای
یه روزی میای